ترس به وجود آمده درباره هوش مصنوعی مفید است یا مضر؟
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۴۰۳۶
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، به راحتی میتوان دید که ترس به وجود آمده پیرامون بحث مصنوعی یک ترس وجودی و ماهیتی است نه یک ترس تکنولوژیکی که قبلاً با ظهور دوربینها یا کامپیوترها به وجود آمده بود. قبلاً ما فکر می کردیم که ماشینها میتوانستند صرفاً جایگزین برخی کارها و حرفهها شوند، اما حالا این سوال بسیار جدی مطرح است، اگر ماشینها جایگزین ما یعنی انسانها شوند چه اتفاقی میافتد؟
وقتی که پای تصاویر و عکسهای ایجاد شده توسط هوش مصنوعی به میان میآید، بلافاصله این سوال مطرح میشود که آیا اینها واقعاً هنر هستند؟ جواب کوتاه به این سوال این است، بله اینها هنر هستند، چون توسط یک هنرمند خلق میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تصاویر خلق شده توسط هوش مصنوعی هنر نیستند، چون هوش مصنوعی از هنرمند شدن کیلومترها فاصله دارد؛ هوش مصنوعی در دل دادههای موجود میشود تا محتوا جدید تولید کند، وقتی ما به آن مرحله از فناوری میرسیم که در آن هوش مصنوعی توانایی خودآگاهی به دست میآورد، آن وقت ممکن است او هم مثل ما شلخته شود، ممکن است دیگر یک ابرانسان باهوش و بی عیب و نقص نباشد و نتواند جایگزین ما بشود.
در یک سطح کاربردی تر، نگرانیها پیرامون هوش مصنوعی از نظر کپی رایت، مالکیت فکری و از دست دادن مشاغل توسط این حقیقت پیچیده تر میشوند که قوانین و مقررات همواره عقب تر و کندتر از سرعت فناوری حرکت کردهاند، هرچند تلاشهای بسیاری برای جبران این عقب ماندگی صورت گرفته است. وقتی که شرکتهای میلیارد دلاری مانند نتفلیکس از هوش مصنوعی برای جایگزین کردن نیروی کار انسانی استفاده میکنند، حتی نیاز بیشتری به مقاومت کردن احساس میشود.
وقتی که احتیاط کاری در مقابل هوش مصنوعی به یک جور دروازهبانی برای هنرمندان تبدیل میشود، در این صورت ضررها بیشتر از سودها میشوند. این تصور وجود دارد که استفاده از هوش مصنوعی انجام کارها را آسانتر می کند؛ هوش مصنوعی سیستمی است که بر پشت غولها بالا میرود و بدون آن شخص دیگر صلاحیت هنرمند شدن را ندارد. اما آیا واقعاً ما معتقدیم که هوش مصنوعی میتواند هنر بد را به هنر خوب تبدیل کند؟ یا هوش مصنوعی ابزاری است که میتواند به ما در اجرای ایدههای خوب کمک کند؟
برای پاسخ به این پرسشها باید بیشتر صبر کنیم.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: هوش مصنوعی هنر موسیقی ترس فیلم هوش مصنوعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۴۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه دو تک نگاری خبرنگار ایرانی از افغانستان در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سفر به نیمه دیگر خود» نوشته علی نورآبادی خبرنگار و پژوهشگر به تازگی توسط نشر صاد منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب شامل دو تک نگاری درباره افغانستان است. همچنین یک سفرنامه تصویری نیز در کتاب آمده است.
نورآبادی درباره چگونگی نوشتن است کتاب می گوید: سفر نخست من به افغانستان در آذر ۱۳۸۵ بعد از سقوط حکومت طالبان بدست مجاهدان بود. این سفر کاملاً شخصی و زمینی و به مدت ۱۲ روز بود. اما سفر دوم در اسفند ۱۳۹۲ بود. این بار سفر ما کاملاً رسمی و دولتی بود و به همراه هیئتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به دعوت مسئولان فرهنگی افغانستان عازم این کشور شدیم.
این خبرنگار با اشاره به سابقه آشنایی خود با افغانستان، این توضیح را دارد: نخستین آشنایی جدی من با افغانستان در دوره دانشجویی بود. نمیدانم کتاب «پیاده آمده بودم»، مجموعه اشعار محمدکاظم کاظمی چگونه به دستم رسیده بود اما شعرهایش به شدت به دلم نشسته و بسیاری از آنها را حفظ کرده بودم. اشعار آن با فضای بعد از جنگ و دهه ۱۳۷۰ همخوانی زیادی داشت و از آنها در نمایشگاه ها و نشریات دانشجویی استفاده میکردیم. البته در آن زمان نمی دانستم محمدکاظم کاظمی افغانستانی است، این را بعداً فهمیدم و شگفت زده شدم و با نگاه تازه ای کتاب و دیگر اشعار او را خواندم. همین کتاب، نقطه آغاز جستجوی بیشتر من درباره افغانستان شد. در این جستجوها کتاب «برچه های سرخ، کوچه های سبز» به دستم افتاد. مطالعه این کتاب که شامل یادداشتهای سفر رضا برجی به افغانستان در بحبوحه جنگ های داخلی است، علاقه ام به این کشور را دو چندان کرد. در مقدمه کتاب تحلیلی کوتاه و چند صفحه ای از تاریخ معاصر افغانسان به ویژه بعد از سر کار آمدن طالبان آمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«افغانستان کشوری ساده و بدوی اما با مسایلی سخت است. شاید سختی آن در همین سادگی و بدویت بیش از حد آن باشد. ابر قدرت ها که قدرت خود را در ماشین جنگی سنگین و پیچیده می بینند، به اشتباه خیال میکنند به راحتی می توانند چند روزه افغانستان را تسخیر کنند اما خود به تسخیر آن بدویت در می آیند. اکنون افغانستان است و طالبان. و اولین اولویت طالبان امروز، کسب مقبولیت داخلی و مشروعیت بین المللی است. طالبان تشنه به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگر کشورهاست اما هنوز هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته است. طالبان هنوز پدیده ای ناشناخته است و قضاوت درباره این گروه زود است. طالبان، مشارکت سیاسی همه گروهها و اقوام را در ساختار قدرت آینده افغانستان وعده داده است، باید منتظر ماند و دید. و اما مردم خوشحالند و نگران؛ خوشحال از رفتن متجاوزان و برقراری امنیت و نگران از آینده. مردم، مضطربند و منتظر؛ مضطرب از بلاتکلیفی و منتظر که چه خواهد شد؟»
این کتاب با قیمت ۲۸۹ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6095035 فاطمه میرزا جعفری